سلام
در نوشته های قبلی به برخی از جملات و قسمت های جالب و خواندنی کتاب قلعه حیوانات پرداختم و امروز و در این نوشته می خوام که به قسمت های دیگر کتاب بپردازم:
«چهارپا خوب، دو پا بد»
«اسکوئیلر به صدای رسا گفت: رفقا، امیدوارم تصور نکرده باشید که ما خوکها این عمل را از روی خودپسندی یا به عنوان امتیاز میکنیم. بسیاری از ما خوکها از شیر و سیب خوشمان نمیآید؛ و من بشخصه از آنها بدم میآید. تنها هدف از خوردن آنها حفظ سلامتی است. شیر و سیب (از طریق علمی به اثبات رسیده، رفقا) شامل موادی است که برای حفظ سلامتی خوک کاملاً ضرروری است. ما خوکها کارمان فکری است. تمام کار تشکیلات مزرعه بسته به ماست. ما شب و روز مواظب بهبود وضع همه هستیم. صرفاً به خاطر شماست که ما شیر را مینوشیم و سیب را میخوریم.»
«رفقا، بهطور حتم کسی بین شما نیست که طالب مراجعت جونز باشد؟»
«اگر تنها یک موضوع بود که هیچ حیوانی در آن تردید نداشت عدم تمایل به بازگشت جونز بود. وقتی که مطالب به این شکل عرضه شد دیگر جای حرف نبود. اهمیت حفظ سلامتی خوکها هم که روشن و واضح بود، بنابراین بدون چون و چرا موافقت شد که شیر و سیبهای بادزده (همچنین محصول اصلی سیب پس از رسیدن) منحصراً مال خوکها باشد. »
«تا این وقت حیوانات به دو دسته مساوی تقسیم شده بودند، اما در یک لحظه فصاحت سنوبال این تعادل را برهم زد.»
«اسکوئیلر: رفقا، تصور نکنید پیشوا بودن لذتبخش است. درست برعکس، کاری است بسیار دقیق و پرمسئولیت. هیچکس به اندازه رفیق ناپلئون به تساوی حیوانات معتقد نیست. او بشخصه بسیار خوشحال هم میشد که مقدرات شما را به خودتان واگذار کند اما چه بسا ممکن است که شما به غلط تصمیمی اتخاذ کنید. »
«یک بار دیگر حیوانات به طرز مبهمی احساس ناراحتی کردند. ارتباط نداشتن با بشر، معامله تجاری نکردن، پول به کار نبردن مگر اینها جزو تصمیمات اولین جلسه فتح و ظفر پس از اخراج جونز نبود؟ »
«ناپلئون: رفقا میدانید مسئول این قضیه کیست؟ آیا دشمنی راکه شبانه آمده و آسیاب ما را واژگون ساخته میشناسید؟ اسنوبال!»
«باکسر گفت: خوب پس قضیه صورت دیگری پیدا کرد! البته اگر رفیق ناپلئون چنین میگوید حتماً صحیح است. »
«قلعهٔ حیوانات، قلعهٔ حیوانات، هرگز از من به تو آسیبی نخواهد رسید!»
بقیه قسمت های این کتاب را در روز های آینده منتشر می کنم و به شما پیشنهاد می کنم که حتما این کتاب را بخوانید.
راستی اگر این پست رو دوست داشتید می تونید: بخش هایی از کتاب قلعه حیوانات! (قسمت اول)
راستی اگر این پست رو دوست داشتید می تونید: جملات زیبا از کتاب طاعون آلبر کامو ( قسمت دوم)
راستی اگر این پست رو دوست داشتید می تونید: جملات زیبا از کتاب طاعون آلبر کامو ( قسمت سوم)
🌐 محمد احقاقی در تلگرام | توییتر | اینستاگرام | ویرگول | لینکداین | پادکست | تماس با من
✅ می توانید بخوانید: تمرین نویسندگی | رادیو میم الف | توسعه فردی | جملات کوتاه
💠 مطالبی از دیگر محتواگران وب فارسی: نقشه راه نویسندگی | تولید محتوا | کپی رایتینگ | معرفی کتاب | به این کارآفرینها کمتر اعتماد میکنم… | متمم